نوشته شده توسط : محمود زارع

( به بهانه لیالی قدر و بازبینی مجدد در نوع نگرشمان به مسائل تعبدی )

خواجه پندارد که طاعت میکند

بیخبر از معصیت جان میکند !

سوال) از چه زمانی موضوع خدا و آخرت و اینجور مسائل برای شما مطرح شده است ؟

پاسخ) از زمان کودکی و دقیقتر از زمانی که تقریبا مصادف بود با اواخر دوره ابتدایی از جمله اشتغالات ذهنی ام مانند اکثر نوجوانان این بود که بالاخره کی هستیم ؟! و از کجا آمده ایم؟!  و از بهر چه؟  و به کجا میرویم؟!  و بخصوص موضوع فوق العاده چسبنده بهشت و جهنم ! که دست بدامان قصص شیرین مادر مذهبی می شدیم و باقی ماجرا. منتها من این اشتغالات را همینجوری وا نگذاشته بودم و از هر اتفاقی که زیاد در پیرامون و با مرور زمان میگذشت در تکاپوی ذهنی بخشی از این پرسشها را مجددا در ذهن طرح و بدنبال پاسخی قانع کننده می گشتم و بعدها بهمین سبب بود که بی اندازه بمطالعه و کتاب و قلم و دفتر علاقمند شدم که باصطلاح بصورت افراطی حتی زندگی روزمره را هم وانهاده و مورد طعن و حتی گاهی خشم اطرافیان از این علاقه مفرطی که البته مانع زندگی معمول و کسب و کار میشد ؛ واقع می شدم. حتی اب الزوجه ام میگفت همه دارند مال جمع میکنند و فلانی کتاب! و از این قبیل متلکهای البته لطیف تا طعن های بعضا سخیف آشنایان که ... حالا بگذریم!



:: برچسب‌ها: محمود زارع , دین , دینداری , مصاحبه , کتاب , کتابخانه ,
:: بازدید از این مطلب : 279
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد